چهارشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۹

دوست بد و فریب خوردگان bad friend and deceivable



وقتی که تمام دوستات تو زرد از اب در می اند و فقط ازت سو استفاده کردند چی فک می کنی..... که ساده لوحی یا اینکه یک بازیچه قرار گرفتی یا اینکه خودت نتونستی زندگیتو دستت بگیری و دیگران برات تصمیم می گرفتند. با هر کی دوست می شدی بزرگترات که نمی خوام اسمشونو ببرم تصمیمهای ابلهانه برات گرفتند و نذاشتند که بفهمی چه می کنی با خودت و زندگیت ..........اخه یکی نیست بگه که این ادم حرومزاده که منو فریب داده با اون زبون چرب و نرمش باصطلاح دوست منه به من تلفن کرده من نمی خوام با اون تماس داشته باشم / نمی خوام ببینمش بجای اونکه فکر اساسی کنی به من بند کردی  .........بجای اینکه راهنماییی درستی بکنی که بابا با این فرد کثیف فاسد الاخلاق دوستی مکن تو رو به منجلاب کثافت خواهد کشید فساد را برایت زیبا نشان خواهد داد وووو......فقط حرفهای صدتا یک غاز زدی و مسخره ام کردی و نمی دونم تو هیچ داستانی نمی نویسند که کسی که تنی هست ناتنی نیست رفتارش با بچه اش اینطور باشه.....وقتی که پای نازنینت شکسته بود دختر عمه و دختر خواهرش که الهی خیر نبینند هیچکدوم به حق پنج تن به دیدنت امده بودند همیشه سیه بختی ما رو می خواستند....معلوم نیست که چه جادو جمبلی کردند که تو گفتی که اینا جوونند دیگه..هیچ همراهی با ما نکردی و مای بی اراده که همه برامون تصمیم می گرفتند و زندگیمون بر پایه حرف این و اون می چرخید هم الت دست تو و همپالگی هات و فامیل بودیم. اینا دلنوشته هایی هستند که در دلم جوشیده و بالا اومده نخواستم که کسی بخواند فقط واسه دل خودمه و فصد ناراحت کردن کسی را هم ندارم.

سخن روزانه 1. محال کلمه ای است که در فرهنگ دیوانگان یافت می شود

ناپلئون بناپارت

سخن روزانه 2. فقط یک چراغ هست که مرا هدایت می کند و ان چراغ تجربه است
پاتريك هانري

سخن روزانه 3. برای کسی که اهسته و پیوسته راه می رود، هیچ راهی دور نیست

لابروير