دوشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۹

آغاز با حافظ

اگر تنها ترین تنهایان شوم بازهم خداهست او جانشین تمام ناداشته هایم است.

خدا را داشته باش هیچوقت تنها نمیمونی


 یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

درود و سلام



جمالت آفتاب هر نظر باد
ز خوبی روی خوبت خوبتر باد

همای زلف شاهين شهپرت را:
دل شاهان عالم زير پر باد

کسی کو بسته زلفت نباشد
چو زلفت درهم و زير و زبر باد

دلی کو عاشق رويت نباشد
هميشه غرقه در خون جگر باد

بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند
دل مجروح من پيشش سپر باد

چو لعل شکرينت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پرشکر باد

مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد

به جان مشتاق روی توست حافظ
تو را در حال مشتاقان نظر 

******************************
خرم آن روز کز اين منزل ويران بروم
راحت جان طلبم و از پي جانان بروم
******************************
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب  از مادر گیتی به چه طالع  زادم
********************************

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین وصلتش دراز کنید